پوچ شناسی
نویسنده:
محمود فیضی
امتیاز دهید
.
تعداد صفحات: 200
در حالی که در ایران ، اعتقاد و باور به جهان شناسی و بینش هایی که پوچی و مکاتب مرتبط به آن را تداعی کند، می تواند عواقبی چون حکم ارتداد را با خود به همراه بیاورد، سخن گفتن و یا نوشتن کتابی بی پرده از این مکاتب فکری نیز، می تواند نویسنده را با مصائب جدی روبرو کند. "محمود فیضی" از جملۀ نویسندگانی است که هیچگاه فرصت آنرا نیافت تا آثار خود را در ایران منتشر کند. وی در نهایت مجبور به جلای وطن گشته و نخستین اثر خود را در خارج از کشور به چاپ رساند.
ما به جهان می آییم، زندگی کرده، دچار دگرگونی و تحول گشته و بزرگ و پیر می شویم و سپس می میریم، و این چرخه در مورد تمام صور هستی، از چیزهای طبیعی بی جان و اشیاء دست ساز و گونه های جاندار صادق است و ما به عنوان یک انسان باید از خود بپرسیم « جهان هستی چه هدفی دارد و هدف از زندگی ما چیست ؟ » و پاسخی که به این پرسش داده می شود، جهان بینی ما را می سازد. جوابی که در این کتاب به این پرسش داده شده است، بی هدفی و بی سرانجامی زندگی ماست، چون دلایلی که در اینجا آمده، نشان داده شده است که این روند چیزی جز پوچی و بی معنی و بی مفهوم بودن زندگی نیست، چرا که ما در پوچ زاده شده و این پوچ است که ما را تغییر داده و پیر کرده و از بین می برد. پس این کتاب رده بندی کردن و به نمایش در آوردن این چرخه است. به زبانی دیگر « چیزی که در این کتاب به نگارش در آمده است، زندگینامۀ خود ما در جهان هستی است ». دیگر اینکه هم اکنون پوچ شناسی با پوچگرایی و نیست گرایی و نیست انگاری و پوچ انگاری و نیهیلیسم و .... یکی گرفته می شود، درحالی که پوچ شناسی با واژه های دیگری که در اینجا آمده ، تفاوت اساسی و بنیادین دارد که خوشبختانه این تفاوت، در متن کتاب شرح داده شده است. بنابراین برخلاف آنچه تصور می شود، خواست و هدف اصلی از نوشتن این کتاب، این نیست که وقتی پوچی را شناختیم، از زندگی دست شسته و دراز کشیده و چشم براه مرگ باشیم، بلکه هدف این است که با شناخت پوچی، راهی برای چیره و مسلط شدن بر آن بیابیم و از چرخۀ پوچی و « کوچۀ بن بست » بیرون آمده و به ماندگاری و جاودانگی برسیم .
هیچ کسی نمی داند که این جهان بینی و فلسفه کجا و چه زمانی آغاز شده است. ولی زمان پیدایش آن به گذشته های دور بر می گردد و همچنانکه در گذشتۀ نه چندان دور و حال حوزه و گسترۀ زبان فارسی، خیام و هدایت به پوچی پرداخته و هر کدام با راه و روش خود، در مورد آن پژوهش و تحقیق کرده اند، بدون شک در همۀ حوزه های زبانی دیگر هم، کسانی بوده اند که این موضوع را بررسی و موشکافی کرده باشند. ولی چون دسترسی به تمام حوزه های زبانی ممکن نیست، پس در این نوشتار ، تنها حوزه ی زبانی هند و ایران و اروپا را مد نظر داشته ایم و از اندیشمندان گذشتۀ هند، اشارۀ بسیار کوتاهی به بودا کرده ، ولی به علت آشنا نبودن با اندیشمندان معاصر این حوزه، کسی آورده نشده است. از اندیشمندان گذشتۀ اروپا هم از ایپکور یاد کرده ایم، که به دلیل کمبود و در دسترس نبودن منابع ، تجزیه و تحلیل دیدگاه های وی امکان پذیر نبود. از اندیشمندان معاصر اروپایی نیز، پس از نگاه کوتاهی به شوپنهاور و نیچه، به کافکا و کامو رسیده و توضیحات مفصلی در مورد آنها نوشته شده است. تا در نهایت به هدایت - که بزرگترین پوچ شناس معاصر ادبیات فارسی است – می رسیم، که البته بررسی و موشکافی آثار آنها، برای آشنایی با پوچگرایی و پوچ شناسی « پوچ فلسفی » است و در بخش پایانی کتاب ، به بخش اصلی کتاب می رسیم که در آن پوچ دانشی و علمی آورده و تشریح شده است .
بیشتر
تعداد صفحات: 200
در حالی که در ایران ، اعتقاد و باور به جهان شناسی و بینش هایی که پوچی و مکاتب مرتبط به آن را تداعی کند، می تواند عواقبی چون حکم ارتداد را با خود به همراه بیاورد، سخن گفتن و یا نوشتن کتابی بی پرده از این مکاتب فکری نیز، می تواند نویسنده را با مصائب جدی روبرو کند. "محمود فیضی" از جملۀ نویسندگانی است که هیچگاه فرصت آنرا نیافت تا آثار خود را در ایران منتشر کند. وی در نهایت مجبور به جلای وطن گشته و نخستین اثر خود را در خارج از کشور به چاپ رساند.
ما به جهان می آییم، زندگی کرده، دچار دگرگونی و تحول گشته و بزرگ و پیر می شویم و سپس می میریم، و این چرخه در مورد تمام صور هستی، از چیزهای طبیعی بی جان و اشیاء دست ساز و گونه های جاندار صادق است و ما به عنوان یک انسان باید از خود بپرسیم « جهان هستی چه هدفی دارد و هدف از زندگی ما چیست ؟ » و پاسخی که به این پرسش داده می شود، جهان بینی ما را می سازد. جوابی که در این کتاب به این پرسش داده شده است، بی هدفی و بی سرانجامی زندگی ماست، چون دلایلی که در اینجا آمده، نشان داده شده است که این روند چیزی جز پوچی و بی معنی و بی مفهوم بودن زندگی نیست، چرا که ما در پوچ زاده شده و این پوچ است که ما را تغییر داده و پیر کرده و از بین می برد. پس این کتاب رده بندی کردن و به نمایش در آوردن این چرخه است. به زبانی دیگر « چیزی که در این کتاب به نگارش در آمده است، زندگینامۀ خود ما در جهان هستی است ». دیگر اینکه هم اکنون پوچ شناسی با پوچگرایی و نیست گرایی و نیست انگاری و پوچ انگاری و نیهیلیسم و .... یکی گرفته می شود، درحالی که پوچ شناسی با واژه های دیگری که در اینجا آمده ، تفاوت اساسی و بنیادین دارد که خوشبختانه این تفاوت، در متن کتاب شرح داده شده است. بنابراین برخلاف آنچه تصور می شود، خواست و هدف اصلی از نوشتن این کتاب، این نیست که وقتی پوچی را شناختیم، از زندگی دست شسته و دراز کشیده و چشم براه مرگ باشیم، بلکه هدف این است که با شناخت پوچی، راهی برای چیره و مسلط شدن بر آن بیابیم و از چرخۀ پوچی و « کوچۀ بن بست » بیرون آمده و به ماندگاری و جاودانگی برسیم .
هیچ کسی نمی داند که این جهان بینی و فلسفه کجا و چه زمانی آغاز شده است. ولی زمان پیدایش آن به گذشته های دور بر می گردد و همچنانکه در گذشتۀ نه چندان دور و حال حوزه و گسترۀ زبان فارسی، خیام و هدایت به پوچی پرداخته و هر کدام با راه و روش خود، در مورد آن پژوهش و تحقیق کرده اند، بدون شک در همۀ حوزه های زبانی دیگر هم، کسانی بوده اند که این موضوع را بررسی و موشکافی کرده باشند. ولی چون دسترسی به تمام حوزه های زبانی ممکن نیست، پس در این نوشتار ، تنها حوزه ی زبانی هند و ایران و اروپا را مد نظر داشته ایم و از اندیشمندان گذشتۀ هند، اشارۀ بسیار کوتاهی به بودا کرده ، ولی به علت آشنا نبودن با اندیشمندان معاصر این حوزه، کسی آورده نشده است. از اندیشمندان گذشتۀ اروپا هم از ایپکور یاد کرده ایم، که به دلیل کمبود و در دسترس نبودن منابع ، تجزیه و تحلیل دیدگاه های وی امکان پذیر نبود. از اندیشمندان معاصر اروپایی نیز، پس از نگاه کوتاهی به شوپنهاور و نیچه، به کافکا و کامو رسیده و توضیحات مفصلی در مورد آنها نوشته شده است. تا در نهایت به هدایت - که بزرگترین پوچ شناس معاصر ادبیات فارسی است – می رسیم، که البته بررسی و موشکافی آثار آنها، برای آشنایی با پوچگرایی و پوچ شناسی « پوچ فلسفی » است و در بخش پایانی کتاب ، به بخش اصلی کتاب می رسیم که در آن پوچ دانشی و علمی آورده و تشریح شده است .
آپلود شده توسط:
haroonrezaei
1392/07/26
دیدگاههای کتاب الکترونیکی پوچ شناسی
او فیلسوف و ریاضیدانی اسلامی است که در ۱۰۰۰ سال پیش میزیسته و در فرهنگ اسلامی پرورش یافته است .
اما دیدگاه های متناقضی در باره ی او شکل گرفت که هیچوقت از بین نرفت!
در جهان غرب خیام را فیلسوفی [ لا ادری و لذت طلب ] می شناسند و این نتیجه ی معرفی و ترجمه های آزاد و بلیغ " ادوارد فیتز جرالد " از رباعیات او بوده است .
دیدگاهی دیگر خواسته است تفکر لاادری گری موجود در رباعیات خیام را با تفسیر در چارچوب رمزگرایی و باطن گرایی صوفیانه برطرف نمایند. اما تفسیری که خواسته است رنگ الحاد را از خیام بزداید.
این تفکر ، بسیاری از رباعیات دیوان او را [ خیامی ] و منسوب به او می دانند و معتقدند که این رباعیات در طول قرون و اعصار بوسیله دیگران ساخته شده یا از دیوان دیگر شاعران استخراج گشته و به خیام منسوب شده اند !
این گروه به شرایط زندگی اجتماعی حکیم خیام و تربیت اصیل اسلامی و سنتی او اشاره کرده و خیام [ فیلسوف اسلامی ، ریاضیدان ، منجم ، شاعر و حکیم ] را از این تهمت های ناروا مبرا میدانند .
بطور کلی خیام افسانه ای حکیمی است : معنوی ، عملگرا و واقع بین که همانند فارابی و ابن سینا از [حکمت] بهره مند بوده و توان فکری نیرومند او حتی در سرود ن رباعیاتی اندک اما پخته و فلسفی که زبانش فقط مخصوص خود اوست ، خیامی افسانه ای و منحصر بفرد ساخته است .
شایستگی های بی مانند خیام،شایسته ی شائبه ی پوچ گرایی به او نیست .
اگرچه بعضی نویسندگان معاصر ایرانی را می توان پوچ گرا و [ نیهیلست ] دانست !
چون پرده بی افتد نه تو مانی و نه من * خیام